
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۷۴
۱
نشان زخم که جویی سوار بسیار است
سر سراغ که داری غبار بسیار است
۲
یکی است صید تغافل اگر نمی دانی
به امتحان نظری کن شکار بسیار است
نظرات