شهریار

شهریار

غزل شمارهٔ ۱۳۸ - ماه کلیسا

۱

ای پریچهره که آهنگ کلیسا داری

سینهٔ مریم و سیمای مسیحا داری

۲

گرد رخسار تو روح‌القدس آید به طواف

چو تو ترسابچه آهنگ کلیسا داری

۳

آشیان در سر زلف تو کند طایر قدس

که نهال قد چون شاخهٔ طوبا داری

۴

جز دل تنگ من ای مونس جان جای تو نیست

تنگ مپسند دلی را که در او جا داری

۵

مه شود حلقه‌به‌گوش تو که گردن‌بندی

فلک‌افروزتر از عقد ثریا داری

۶

به کلیسا روی و مسجدیانت در پی

چه خیالی مگر ای دختر ترسا داری

۷

پای من در سر کوی تو به گِل رفت فرو

گر دلت سنگ نباشد گِلِ گیرا داری

۸

آتشین صاعقه‌ام بر سر سودایی زد

دختر این چکمهٔ برقی که تو در پا داری

۹

دگران خوشگل یک عضو و تو سر تا پا خوب

«آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری»

۱۰

آیت رحمت روی تو به قرآن ماند

در شگفتم که چرا مذهب عیسی داری

۱۱

کار آشوب تماشای تو کارستان کرد

راستی نقش غریبی و تماشا داری

۱۲

کشتی خواب به دریاچهٔ اشکم گم شد

تو به چشم که نشینی دل دریا داری

۱۳

شهریارا ز سر کوی سهی‌بالایان

این چه راهی‌ست که با عالم بالا داری؟

تصاویر و صوت

پری ساتکنی عندلیب :

نظرات

user_image
وحید تیمورپور
۱۳۸۷/۱۱/۱۶ - ۰۳:۱۰:۲۰
در بیت آخر به دلیل اشتباه تایپی وزن شعر مشکل پیدا کرده است و بیت صحیح اینگونه میباشد.شهریارا ز سر کوی سهی بالایاناین چه راهیست که با عالم بالا داری
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
آرش
۱۳۸۸/۱۱/۱۰ - ۲۲:۲۲:۵۰
با سلام در نسخه ای که من در اختیار دارم و توسط اسماعیل تاجبخش گردآوری شده است دو بیت وجود دارد که آن دو بیت در نسخه گنجور رومیزی وجود ندارد جهت مشخص شدن محل ابیات بیت قبلی آن را نیز تایپ میکنم ابیات مذکور"گرد رخسار تو روح‌القدس آید بطوافچون تو ترسا بچه آهنگ کلیسا داریآشیان در سر زلف تو کند طایر قدسکه نهال قد چون شاخه طوبا داری"و بیت دوم"به کلیسا روی و مسجدیان در پیچه خیالی مگر ای دختر ترسا داری پای من در سر کوی تو بگِل رفت فروگر دلت سنگ نباشد گِل گیرا داری"با تشکر
پاسخ: با تشکر از زحمت شما، ابیات جا افتاده اضافه شدند. تغییرات اعمال شده روی ابیات در نسخه‌های بعدی گنجور رومیزی با نصاب کامل آن ارائه می‌شوند.
user_image
عادل شیخ بگلو
۱۳۸۹/۱۱/۲۷ - ۱۱:۱۲:۳۳
با سلام و تشکرفکر می کنم در بیت یکی مانده به آخر در مصرع دوم بجای چشم باید چشمم جایگزین گردد.
user_image
مرتضی
۱۳۹۷/۰۲/۲۴ - ۱۴:۱۹:۱۸
دوستان میشه یکم در مورد این غزل توضیح بدن؟آیا شهریار برای شخص خاصی این شعر رو سراییده؟ شخصی که مسیحی مذهب بوده؟
user_image
محمد
۱۳۹۹/۰۸/۱۵ - ۱۳:۱۵:۴۲
با سلام دوست عزیز آقامرتضی بله این شعر مخاطب خاص داشته. یه دختر مسیحی که هم دانشگاهی استاد شهریار بوده و قتی شهریار در حال تحصیلات دانشگاهی بوده. ولی بخاطر تفاوت اعتقادات و دین دختر و شهریارو عدم موافقت پدردختر بهم نرسیدن و این شعر در نامه های دختر مسیحی که از شهریار دریافت کرده موجود بوده .....وقتی بعد از ترک تحصیل دانشگاه شهریار مریض میشه و گوشه بیمارستان بستری میشه دختر بصورت اتفاقی متوجه وخامت حال معشوق قدیمی میفته و به شهریار در بیمارستان سر میزنه و استاد فلبداهه غزل معروفش رو براش می سرایند ((آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا )) این غزل شهریار رو هم مطالعه بفرماپین تا متوجه اصل داستان بشین ....متاسفانه بخاطر هر چه که اسمش رو بزاریم این قسمتهای زیبای قصه گم شده ولی بنده هم در دوران تحصیلات دانشگاهی در سی سال قبل این داستان رو از استاد ادبیاتم که محضر استاد شهریار هم رسیده بودند شخصاْ فهمیدم . شنیدم .امیدوارم تونسته باشم
پاسخ سوال شما رو در حد بضاعت خودم داده باشم
user_image
کژدم
۱۴۰۱/۰۳/۰۹ - ۰۱:۵۹:۴۸
مصراع دوم تضمینی‌ست از ابن‌حسام خوسفی بدین نشانی