وفایی شوشتری

وفایی شوشتری

شمارهٔ ۲۱

۱

از سر کوی تو هرگز به ملامت نروم

خواهم ار، رفت الهی به سلامت نروم

۲

از بهشت سرکوی تو به فردوس برین

نروم گر بروم تا به قیامت نروم

۳

گر روم روزی از ین در، به سوی روضه ی خُلد

تا که جان را، ندهم من به غرامت نروم

۴

چون به جز، مستی ورندی نبود مذهب عشق

می بده می که پی زهد و کرامت نروم

۵

شده هر نقش و نگارم به نظر خار، چنان

که به زلف و خط و خال و قد و قامت نروم

۶

به سرت گر، به سرم تیر چو باران بارد

همچو طفلان نگریزم ز حجامت نروم

۷

آزمایش منما مورچه با سنگ گران

که اگر رفت نشان ره به علامت نروم

۸

گر تو ای دوست وفادار «وفایی» باشی

به خدا از سر کویت به ملامت نروم

تصاویر و صوت

نظرات