
صوفی محمد هروی
شمارهٔ ۳
۱
ای آنکه نیست غیر تو کس پادشاه ما
واندر دو کون راهنما و پناه ما
۲
افتاده های بحر گناهیم دست گیر
ای دستگیر جمله حال تباه ما
۳
برده سبق زجمله کفار این زمان
گر زان که عصمت تو نبودی پناه ما
۴
در ظلمت گناه ببین یغفرالذنوب
چون مشعلی ست داشته در پیش راه ما
۵
گرچه گناهکار...مفلسیم
در پیش رحمت تو چه سنجد گناه ما
۶
آن دم که زاهدان عمل آرند در حساب
لطف تو آه اگر نشود عذرخواه ما
۷
از آب رحمتش مگر...صوفیان
... سیاه ما
نظرات