
سوزنی سمرقندی
شمارهٔ ۲۳ - سپید دلم را سیاه کردی
۱
سپید کارا کردی دلم به عشق سیاه
به گازری در مانا نکو نبردی راه
۲
تو گازری سره دانی بامه شستن لیک
چو دل به دست تو افتد سیه کنی و تباه
۳
سپید کار و سیه کار دست و زلف تواند
تو بیگناهی ازین هر دو ای ستیزهٔ ماه
۴
سپید کاری هر جامه را به دست سپید
سیاهکاری دل را به زلفکان سیاه
۵
به روز ابر رخت چو از خورشید
سپید و خشک شود دیر شستهٔ تو به گاه
۶
در آب چشمه چو شد پای به جامه زدن
در آب چشم زند دست عاشق تو شتاه
۷
بیازمای مرا تا چگونهام در آب
به سنگ در زن واندر ترد تاه به تاه
۸
به دار چوب تو سر برنهام کلنگ بزن
ز عشق روی تو بیزارم ار بگویم آه
۹
مرا ز عشق تو آن بس بود بتا که بود
نظارهگاه دو چشمم جمال تو گه گاه
۱۰
مدار بازرهی را اگر کنم گه گه
ز روی مهر بدان روی همچو ماه نگاه
۱۱
گمان مبر که به روی تو ای بهشتیروی
نگه به چشم خیانت کنم معاذالله
تصاویر و صوت


نظرات
داود پورسلطان