
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۴۵۱
۱
هزار بار نگردید تا به گرد سرش
نکرد از دو طرف، زلف دست در کمرش
۲
ز چشم آینه حیرت نمی رود بیرون
خیال کیست، ندانم، همیشه در نظرش
نظرات