
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۵۶۵
۱
قبای عافیت در بر ندارم
کلاه دلخوشی بر سر ندارم
۲
صراحی قسمتم درخواب کردن
چو بالین یافتم، بستر ندارم
۳
ندیدم هیچ گه یاری ز کوکب
تو گویی بر فلک اختر ندارم
۴
ز گریه، درسها بر صفحه رخ
روان کردم، ولی از بر ندارم
۵
به مرغ تیر مانم از ضعیفی
که بالی در پناه پر ندارم
۶
چو طغرا بس که نومیدم ز گردون
به کامم گشت و من باور ندارم
نظرات