
طغرل احراری
شمارهٔ ۱۲۰
۱
هر کرا چشم تو صهبا میکشد
دست از دنیا و عقبی میکشد
۲
از غمت هرکس که افتد بر زمین
مد آهش بر ثریا میکشد
۳
بهر دعوا عارضت خورشید را
دم به دم پیش مسیحا میکشد
۴
کاتب قدرت ز زلفت یک قلم
نسخههای خط طغرا میکشد
۵
محو حیرت گشته مخموریات
نشئهای از موج صهبا میکشد
۶
هرکه یاد طره او میکند
رشتهای ز اندیشه بر پا میکشد
۷
شوق باشد مسند اقبال ما
شعله از پستی به بالا میکشد
۸
نیست کم از در دریای عدن
گوهری از دل که دانا میکشد
۹
حبذا طغرل که بیدل گفته است
خانه حیرت تماشا میکشد
نظرات