
طغرل احراری
شمارهٔ ۱۲۶
۱
ماه من امروز در مصر ملاحت شاه شد
یوسف از شرم جمال او به زیر چاه شد
۲
جام می بییاد لعل او نصیب من مباد
همدم بزمم اگر چندی که مهر و ماه شد!
۳
تار گیسوی کمندش گشت دام مرغ دل
دانه خال سیاهش تا مرا دلخواه شد
۴
کی امان یابد ز تیر ناوک دلسوز او
سینه آن کس که محنتسنج این درگاه شد؟!
۵
از هلال ابرویش شرمنده گردد ماه نو
وز صفای عارضش خورشید رنگ کاه شد
۶
باج خوبی را ز خوبان جهان گیرد رواست
بس که نام او به خوبی در همه افواه شد
۷
در ازل کلک قضا تصویر رویش میکشید
بلبل روح من از بوی گلش آگاه شد
۸
این معما حل کند هر کس بدو طغرل غلام
در بیابان توشح مطلبم همراه شد
تصاویر و صوت

نظرات