طغرل احراری

طغرل احراری

شمارهٔ ۱۴۶

۱

پرتو آیینه‌ام حیرت‌بیانی می‌کند

صورت بهزاد فکر من نه مانی می‌کند

۲

وضع میزان خیالم را مپرس از نازکی

سایه مویی به یاد آید گرانی می‌کند!

۳

عقده‌های مشکل رمز و کنایات مرا

فهمد آن دانا که حل بوالمعانی می‌کند

۴

در سریر موشکافی شاهم از فکر رسا

در دیار نظم طبعم حکمرانی می‌کند

۵

اختر طالع به اوج دانشم دنباله زد

ملک معنی را دلم صاحبقرانی می‌کند

۶

هرکه شد در بحر اشعارم نخستین ناخدا

زورق از فهم بلند خویش ثانی می‌کند

۷

مهره نرد بساط بیت موزون مرا

هرکسی با قدر دانش دانه‌رانی می‌کند

۸

در شکار صید معنی‌های وحشت‌رام من

گه خدنگ از غمزه که ابرو کمانی می‌کند؟!

۹

طغرل‌آسا روز و شب در اوج مضمون‌های بکر

طائر رمز نکاتم پرفشانی می‌کند

تصاویر و صوت

کاروان محبت - طغرل احراری - تصویر ۱۲۹

نظرات