
طغرل احراری
شمارهٔ ۱۵۱ - سید سلام
۱
سرم به زیر قدوم تو گر غبار شود
ز یمن مقدم تو خوان من مزار شود
۲
یکی گذر به سر تربتم که بعد از مرگ
ز خاک من به رهت نرگس انتظار شود
۳
دمی به سوی چمن بگذر و تماشا کن
که صحن باغ پر از غل غل هزار شود
۴
سمن که زلف تو را دید سر فرود آرد
گل از طراوت رخساره تو خوار شود
۵
لبت که وقت تکلم حیات میبخشد
مسیح از لب لعل تو شرمسار شود
۶
امیر کشور حسنی و نیست مانندت
هر آن که روی تو را دید بیقرار شود
۷
منم که حلقه به گوش توام نمیپرسی
چه میشود که تو را طغرل اعتبار شود؟!
تصاویر و صوت

نظرات