
طغرل احراری
شمارهٔ ۲۴۱ - بقاجان
۱
بنما رخ چو ماهت که ز دل برد قرارم
بکشا ز غمزه تیری که جگر کند فگارم
۲
قلمم که کاتب صنع به ازل نمود طغرا
رقم نخست عشقت بنوشت در کنارم
۳
اگر از عبیر زلفت خبری صبا بیارد
به نوید مژده او من زار جان سپارم
۴
چه شود خرامی ای گل سوی گلشن محبت
به رهت ز دیده آبی زده چشم اشکبارم
۵
الم سموم هجرت به خزان دهد گلم را
به تصور وصالت ز خزان دمد بهارم
۶
نه تصوریست دیگر به دل حزین طغرل
که به جز هوای عشقت ز همه نموده عارم
تصاویر و صوت

نظرات