
طغرل احراری
شمارهٔ ۲۴۳
۱
ای نهال قامتت نخل گلستان ارم
سرو آزادت زان رو شد به آزادی علم
۲
کلک تقدیر از خط ریحان به ریحان خطت
نسخ تعلیق وفا را کرد بر لعلت رقم
۳
طائر نظاره عشاق بر گرد سرت
همچو امواج کبوتر بر لب بام حرم
۴
مانی چین گر ببیند نقش مطبوع تو را
صورت خوبان عالم محو سازد یک قلم
۵
هست این معنی مرا روشن که مانند تو نیست
چون تو معشوق پریزادی بود بسیار کم!
۶
طرفه صیادیست چشمان هر دم میکند
از خدنگ سایه مژگان ناز خویش رم
۷
مشک از حسرت به ناف آهوی چین چون شود
گر صبا زلف تو را آشفته سازد صبحدم
۸
طالع برگشتهای دارم که طغرل در جهان
صبح اقبالی ندیدم هیچ غیر از شام غم!
نظرات