
طغرل احراری
شمارهٔ ۲۴۴
۱
وه که محرم در حریمش غیر و من اندر درم
شیوه دلبر گر اینست چون ازین دل بر برم؟!
۲
در مقام وصل بانگ بیمحل دارد رقیب
میکند گوش خرد را صوت این انکر کرم
۳
در ره عشق تو گشتم پادشاه عاشقان
مسند غم تختگاهم چهره اصفر فرم
۴
در تمنای غبار نقش پایت خاک به
یابد از ظل همای دولت ار افسر سرم
۵
از هجوم داغ عشقت شد دلم آتش نصب
چون سمندر خو به آتش گیر زین مجمر مرم
۶
آنقدر جمعیت شوقت سرشک ایجاد کرد
از هجوم اشک حسرت گشت تا بستر ترم
۷
طغرل از قید سر زلفش کجا خواهم رسید
تا ابد در بوته غم سازد او اخگر گرم؟!
تصاویر و صوت

نظرات