طغرل احراری

طغرل احراری

شمارهٔ ۲۷

۱

نباشد ذوق راحت کام ارباب معانی را

که سازد چرخ صرف سفله شهد مهربانی را

۲

به نرد مهره غم اسپ مقصد را ز فرزین کن

ز کشت بی‌اثر حاصل نباشد دانه‌رانی را!

۳

غم و شادی به عالم تو امین یک بم و زیرند

که در پی شام ناکامیست صبح کامرانی را

۴

به طور قرب دل کس را نباشد محرم رازی

که نتواند کسی در وادی ایمن شبانی را!

۵

به فتوای محبت در سلوک عشق کی باشد

میان عاشق و معشوق گفتار زبانی را؟!

۶

به رمزی کن ادا با یار عرض مدعای خود

که دل هم نیست محرم نکته راز معانی را!

۷

محیط دل که از موج تلاطم شورشی دارد

که می‌آرد برون جز من گهرهای نهانی را؟!

۸

به دریای سخن تا چند رانی زورق معنی

نه‌ای غواص کی داند سلوک درفشانی را؟!

۹

به رنگ سرمه گردیدم به یاد چشم او طغرل

قضا از موی چینی کرد با من کلک مانی را

تصاویر و صوت

کاروان محبت - طغرل احراری - تصویر ۴۹

نظرات