
طغرل احراری
شمارهٔ ۲۷۶
۱
شوخ شهرآشوب من گر بیحجاب آید برون
با تماشای جمالش آفتاب آید برون!
۲
از می وصلش رقیبان جمله یکسر کامیاب
سوی عاشق آن جفاجو با عتاب آید برون!
۳
در چمن بیروی او با گل چسان سازم نگه؟!
شبنم خجلت به رویم چون گلاب آید برون!
۴
آنقدر با یاد او از دیده باریدم گهر
موج طوفان سرشکم را حباب آید برون!
۵
سوختم در مجمر عشق تو ای نازآفرین
هر دمی از دل مرا بوی کباب آید برون
۶
بیتو عمری همچو نی با ناله دارم الفتی
برق آهم هر نفس همچون شهاب آید برون
۷
کیست طغرل امت پیغمبر خضر خطش؟!
ای خوش آن پیغمبری کو با کتاب آید برون!
تصاویر و صوت

نظرات