
طغرل احراری
شمارهٔ ۲۸
۱
ندارد میل الفت وضع آزادیپسند ما
بود چون سرو عریانی به بر ما را پرند ما
۲
صدای محمل راه نفس شد اضطراب دل
به غیر از ناله کی خیزد دگر درد از سپند ما؟!
۳
لب شیرین چو خسرو سرنوشت خامه ما شد
شکر ریزد سراپا همچو نی از بند بند ما!
۴
محیط یک جهان معنی شدیم امروز در عالم
صدای کوس نوبت میزند کوه پهند ما
۵
ز بس داریم ما غواصی بحر سخن اکنون
گهر از قلزم معنی کشد فکر بلند ما
۶
غزال دشت وحشت گشت صید وادی الفت
ز تار رشته فکر رسا باشد کمند ما
۷
خرام رایض کلک کف ما را چه میپرسی؟!
دو عالم را نماید طی به یک جولان سمند ما!
۸
به قلاب نفس یک عالمی در دام ما باشد
رهایی نیست اصلا صید معنی را ز بند ما!
۹
خوشا طغرل ازین یک مصرع بیدل که میگوید
چرا در بند نقش ما نباشد نقشبند ما؟!
تصاویر و صوت

نظرات