
طغرل احراری
شمارهٔ ۲۸۹
۱
یاد ایامی که سوی ما خرامی داشتی
با کف از میخانه الطاف جامی داشتی!
۲
از بهار عارضت نظارهام میچید گل
چون نگه در خانه چشمم مقامی داشتی
۳
انجمنآرای بزم ما حدیث وصل بود
حیف گفتاری که زان شکر به کامی داشتی!
۴
از طریق و شیوه عهد و وفا گشتی برون
با مروت بین خوبان گرچه نامی داشتی
۵
مژده و پیغام قاصد بود انفاس مسیح
از لب جانبخش با ما گر پیامی داشتی!
۶
خاص بود مر عام را و عام بود مر خاص را
از نوازشها که لطف خاص و عامی داشتی
۷
کلبه ما طغرل از خورشید پرتو میزند
سوی این کاشانه گویا سیر بامی داشتی!
تصاویر و صوت

نظرات