طغرل احراری

طغرل احراری

شمارهٔ ۴۷

۱

می‌نماید بر لب جو عکس ماه من در آب

می‌توان از ماه تا ماهی همه بودن در آب

۲

نیست سودی سفله را از صحبت روشندلان

سخت رسر، می‌شود آید اگر آهن در آب!

۳

گفت زاهد خویش را در خواب دیدم در برش

گفتمش تعبیر خواب خود بگو روشن در آب!

۴

در تلاش عکس یک رو صد گریبان پاره شد

کی به آسانی رسد آیینه را دامن در آب؟!

۵

گوی سبقت می‌برم امروز از فتوای شک

مردم آبی اگر دعوا کند با من در آب

۶

هیچ ممکن نیست در گرداب این امواج غم

کشتی مقصود را بی‌ناخدا رفتن در آب!

۷

در سلوک عشق کم از بچه بط نیستی

در رضای دوست هردم می‌دهد او تن در آب

۸

زیر طوفان سرشکم طغرل از هجران او

به که از این خاکساری‌ها مرا مردن در آب!

تصاویر و صوت

کاروان محبت - طغرل احراری - تصویر ۶۳

نظرات