طغرل احراری

طغرل احراری

شمارهٔ ۹۸

۱

می‌کنم جان در غم او کندن جانم عبث

در وفایش عهد کردم عهد و پیمانم عبث!

۲

ناله‌ام بشنید و تأثیری به گوش او نکرد

از فراقش گریه و فریاد و افغانم عبث!

۳

دانه اشکم نشد سرسبز در باغ امید

در رهش شد قطره‌های چشم گریانم عبث

۴

نیست از عشقش مرا سرمایه جز سامان غم

لیک در هجران او تمهید سامانم عبث!

۵

چون سگان نان دادمش تا رام من گردد رقیب

حسرتا با این سگ دیوانه شد نانم عبث!

۶

در مریض عشق بی‌درمانی درمان می‌شود

هیچ درمانی به دردم نیست درمانم عبث!

۷

مقصدم زین نسخه طغرل آنکه ماند نام من

گر نماند نام من این نقش دیوانم عبث!

تصاویر و صوت

کاروان محبت - طغرل احراری - تصویر ۹۷

نظرات