ترکی شیرازی

ترکی شیرازی

شمارهٔ ۸۳ - نیستان بر افروخته

۱

ای فلک! این همه آزار و جفا یعنی چه

دشمنی با خلف شیر خدا یعنی چه

۲

میهمان را به لب آب روان، جا دادن

سر او تشنه بریدن، ز قفا یعنی چه

۳

بدن سبط نبی را به زمین جای چرا؟

بر سر نی سرش انگشت نما یعنی چه

۴

آن تنی را که در آغوش، نبی پروردش

پایمال سم اسبان، زجفا یعنی چه

۵

سینه ای را که بدی مخزن الاسرار اله

به لگد کوفتنش شمر دغا یعنی چه

۶

سر و قد، اکبر پاکیزه لقا پوشیدن

به تن خویش کفن، جای قبا یعنی چه

۷

قاسم آن آیینهٔ حسن به گلخانهٔ عشق

بستن از خون به سر زلف، حنا یعنی چه

۸

پاره پاره زدم خنجر و شمشیر و سنان

تن هفتاد و دو تن، از شهدا یعنی چه

۹

از نیستان بر افروخته، در بزم یزید

رفتن زینب بی برگ و نوا یعنی چه

۱۰

«ترکی» امروز عزادار شه تشنه لب است

خوفش از تشنگی روز جزا یعنی چه؟

تصاویر و صوت

نظرات