
ترکی شیرازی
شمارهٔ ۶ - شراب جهل
۱
از مسلمانی مرا آید عجب
کز شراب جهل خود گردیده مست
۲
حق و باطل، بندگی و معصیت
پیش رو یکسان نماید هر چه هست
۳
کور کورانه همی پوید به راه
می نپندارد که اندر ره چه است
۴
عاقبت روزی به چاه افتد ز راه
بر سر ره بی گمان، صاحب ره است
۵
من یقین دارم که پیش کافران
کافری از این مسلمانی به است
نظرات