واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۱۸۰

۱

تا کی غم معاش خورم؟ وقت بندگی است

مردم ز فکر زندگی ای دل چه زندگی است

۲

باشد برو ز هر نفسی تازیانه یی

زان باد پای عمر توگرم دوندگی است

۳

بر سر بود نشیمن گل، از شکفتگی

در پای جای خار مدام از گزندگی است

۴

دست سخاست، پایه معراج برتری

جای سحاب، بر سر خلق از دهندگی است

۵

واعظ بس است زینت ما فقر و مسکنت

چون گل طراز جامه درویش ژندگی است

تصاویر و صوت

دیوان ملا محمدرفیع واعظ قزوینی (با تصحیح و مقدمه و فهارس) به کوشش سید حسن سادات ناصری - ملا محمد رفیع واعظ قزوینی - تصویر ۱۷۴

نظرات