واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۱۸۵

۱

درها همه بسته است، گشاده است در دوست

درهای شهان، طاق نماها ز در اوست

۲

با نیک و بدم، شیوه به جز یک جهتی نیست

لوح دل من چون ورق آینه یک روست

۳

با آینه آرایش خود رسم زنان است

خود ساختن مرد به آیینه زانوست

۴

هر اشک که دیده ز شرم گنه آید

یک شعبه باریک ز آبیست که در روست

۵

سنبل بر گیسوی تو، کم بوی تر از رنگ

گل پیش گل روی تو، بی رنگ تر از بوست

۶

واعظ ز تو سیم و زر و، از ما غم جانان

ما را عوض بالش زر، بالش زانوست

تصاویر و صوت

نظرات