
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۲۶۰
۱
صرصر آهم چراغ روز را خاموش کرد
موج اشکم، آسمان را حلقه ها در گوش کرد
۲
پنبه آواز جرس را کم ز سنگ سرمه نیست
هرزه نالان را به نرمی میتوان خاموش کرد
۳
عشق تا واکرد در میخانه فیض ترا
نوبهار از غنچه گلبن را سبو بر دوش کرد
۴
در جهان هرکس به تلخی زندگانی کرده است
زهر مردن را بآسانی تواند نوش کرد
۵
گرم رویان را چه پروا از تریهای عدو؟
آتش گل را به شبنم کی توان خاموش کرد؟
۶
تیر باران حوادث واعظ دلخسته را
در جهان از خرقه صد پاره جوشن پوش کرد
تصاویر و صوت

نظرات