واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۵۶۲

۱

کشد از گرم رویی، نیک و بد را در بر آیینه

ازین رو، نیک و بد را نیز باشد رو در آیینه

۲

نباشد شاهدی بر خوبی کس، همچو اطوارش

ندارد به ز خود بر خوبی خود محضر آیینه

۳

ز یار دلنشینی، هر دمش باید جدا گشتن

نمی باشد از آن یک لحظه بی چشم تر آیینه

۴

چه نالی از کدورتهای دنیا، کان کند پاکت؛

بود بیجا کند گر شکوه از روشنگر آیینه

۵

دل روشن کند هموار زشتیهای دنیا را

که زن را میکند مقبول طبع شوهر آیینه

۶

شکسته دل ز بس بیند هنرمندان عالم را

ز چشم مردمان پوشیده دارد جوهر آیینه

۷

تو با خود آنچه کردی از جهالت پیشگی، دیگر

بروی خود چه سان خواهی نگه کردن در آیینه؟!

۸

به جز اصلاح حال خلق، مطلب نیست واعظ را

نگوید عیب مردم را ز روی دیگر آیینه

تصاویر و صوت

نظرات