
واعظ قزوینی
شمارهٔ ۵۶۹
۱
پسند دوست نبود خود پسندی
من و بیچارگی و دردمندی
۲
قدم مگذار از پستی ببالا
که بد افتادنی دارد بلندی!
۳
ز حق چشم دلت را بسته دنیا
که باشد کار جادو چشم بندی
۴
نباشد چون گلاب و گل گواهی
که ریزد آبرو از هرزه خندی
۵
گریزانند پاکان ز اهل دولت
کند پهلو تهی، آب از بلندی
۶
چه آسان خویش را واعظ بصد عیب
پسندیدی باین مشکل پسندی!
نظرات