واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

شمارهٔ ۸

۱

الهی نفرت از ما ده، بنوعی اهل دنیا را

که ره ندهد کسی در دل غبار کینه ما را

۲

عطا کن مشرب افتادگی، پیش درشتانم

تو کز همواری افگندی به پای کوه صحرا را

۳

نگردیدیم نرم از آسیای گردش گردون

به پای گردش چشمی بیفگن دانه ما را

۴

در آن دم کاید از ذکر تو در شورش عجب نبود

زبان موج اگر افتد برون از کام، دریا را

۵

مگر در وسعت‌آباد خیالت سر کند ورنه

نگنجد شور مجنون تو در آغوش صحرا را

۶

شود شاید می فکر ترا مینا دل واعظ

به دست آتش شوقی بده این سنگ خارا را

تصاویر و صوت

دیوان ملا محمدرفیع واعظ قزوینی (با تصحیح و مقدمه و فهارس) به کوشش سید حسن سادات ناصری - ملا محمد رفیع واعظ قزوینی - تصویر ۷۳

نظرات