
وحشی بافقی
شمارهٔ ۱۸
۱
ننموده استخوان ز تن ناتوان مرا
پیدا شده فتیلهٔ زخم نهان مرا
۲
تا زد به نام من غم او قرعهٔ جنون
شد پاره پاره قرعه صفت استخوان مرا
۳
عمری به سر سبوی حریفان کشیدهام
هرگز ندیده است کسی سرگران مرا
۴
از یک نفس برآر ز من دود شمعسان
نبود اگر به بزم تو ، بند زبان مرا
۵
وحشی ببین که یار به عشرت سرا نشست
بیرون در گذاشت به حال سگان مرا
تصاویر و صوت

نظرات
amirhossein
پاسخ: در مصرع مذکور، «پنهان» با «نهان» جایگزین شد.
فرهاد
مبین
پاسخ به آقا فرهاد:شمعسان درست است و به معنای "به سان شمع" یعنی مانند شمع است.