
وحشی بافقی
شمارهٔ ۲۲
۱
سد حیف از محبت بیش از قیاس ما
با بیوفای حق وفا ناشناس ما
۲
بودی به راه سیل بسی به که راه او
طرح بنای عشق محبت اساس ما
۳
عیبش کنند ناگه و باشد به جای خویش
گو دور دار اطلس خویش از پلاس ما
۴
ما را به دست رشک مده خود بکش به جور
اینست از مروت تو التماس ما
۵
کفران نعمتش سبب قطع وصل شد
زینش بتر سزاست دل ناسپاس ما
۶
ترسم که نایدش به نظر بند پاره نیز
دارد اگر نگاه تو زینگونه پاس ما
۷
وحشی ازین عزا بدرآییم ، تا به کی
باشد کهن پلاس مصیبت لباس ما
نظرات
محمدمهدی خدایی
پاسخ: با تشکر، گویا در نگارش دیوان وحشی همه جا به جای «صد» «سد» نوشته شده، که در فرصت مناسب همه را تصحیح خواهیم کرد.
نگین شکروی