
وحشی بافقی
شمارهٔ ۲۴۵
۱
ما در مقام صبر فشردیم گام خویش
یک گام آنطرف ننهیم از مقام خویش
۲
این مرغ تنگ حوصله را دانهای بس است
صیاد ما به دانه چه آراست دام خویش
۳
فارغ نشین که حسن به هر جا که جلوه کرد
مخصوص هیچکس نکند لطف عام خویش
۴
دل شد کبوتر لب بامی که سد رهش
سازند دور و باز نشیند به بام خویش
۵
وحشی رمیدهایست که رامش کسی نساخت
آهوی دشت را نتوان ساخت رام خویش
تصاویر و صوت

نظرات