وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۳۳۴

۱

چه کم می‌گردد از حشمت بلاگردان نازم کن

نگاهی چند ناز آلوده در کار نیازم کن

۲

درخت میوه‌ای داری صلای میوه‌ای میزن

ولی اندیشه از گستاخی دست درازم کن

۳

به دیوانش مرا کاری فتاد ای لطف پنهانی

یکی زان شیوه‌های پیش خدمت کار سازم کن

۴

برون آور ز جیبت آن عنایتها که می‌دانی

کلیدی وز در زندا ن غم این قفل بازم کن

۵

به هیچم می‌توان کردن تسلی گر دلت خواهد

نمی‌گویم که خاص از شیوه‌های دلنوازم کن

۶

حجابست اینکه خالی می‌کند پهلوی ما از تو

به یک جانب فکن این شرم، و رفع احترازم کن

۷

ز من برخاست تکلیف از جنون عشق بت وحشی

ببر دیوانگی از طبع و تکلیف نمازم کن

تصاویر و صوت

دیوان کامل شمس الدین محمد وحشی بافقی به کوشش ایرج افشار - وحشی بافقی, وحشی بافقی, وحشی بافقی, وحشی بافقی - تصویر ۱۵۳

نظرات

user_image
هتل قصر طلایی مشهد
۱۳۹۵/۰۴/۰۵ - ۰۷:۳۶:۳۳
بسیار عالی به به چه سراییده این شاعر