وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۳۴۵

۱

ز کویت رخت بربستم نگاهی زاد راهم کن

به تقصیر عنایت یک تبسم عذر خواهم کن

۲

ره آوارگی در پیش و از پی دیدهٔ حسرت

وداعی نام نه این را و چشمی بر نگاهم کن

۳

ز کوی او که کار پاسبان کعبه می‌کردم

خدایا بی ضرورت گر روم سنگ سیاهم کن

۴

بخوان ای عشق افسونی و آن افسون بدم بر من

مرا بال و پری ده مرغ آن پرواز گاهم کن

۵

به کنعانم مبر ای بخت من یوسف نمی‌خواهم

ببرآنجا که کوی اوست در زندان و چاهم کن

۶

ز سد فرسنگ از پشت حریفان جسته پیکانم

مرو نزدیک او وحشی حذر از تیر آهم کن

تصاویر و صوت

دیوان وحشی بافقی به کوشش پرویز بابائی - وحشی بافقی - تصویر ۱۳۶

نظرات

user_image
سحر
۱۳۸۹/۱۱/۲۲ - ۲۳:۵۷:۲۰
بی نهایت زیباست....
user_image
عبدالرضا
۱۳۹۴/۱۰/۲۷ - ۱۶:۴۶:۵۰
خیلی زیباست
user_image
sunset
۱۳۹۷/۰۲/۰۱ - ۰۴:۱۰:۱۶
به نام خداسلامدر مصرع اول از بیت آخر "سد فرسنگ" نوشته شده که با توجه به معنی بیت، ظاهرا باید "صد" نوشته بشود.شعر خیلی خوبی هست؛ و یک دنیا حسرت عاشق را انتقال می ده.
user_image
معلم ادبیات
۱۳۹۷/۰۸/۰۵ - ۱۴:۲۳:۴۱
صد در گذشته سد نوشته می شده. کلمه سده به معنای قرن بیانگر همین نکته است. در قرون اخیر و با رواج کلمه سد به معنای مانع برای جلوگیری از اشتباه در نسخ خطی عدد سد را به شکل صد نوشته اند.البته برای رعایت رسم الخط فعلی فارسی استفاده از صد بهتر به نظر می رسد.
user_image
۸
۱۳۹۷/۰۸/۰۵ - ۱۶:۱۲:۰۷
ُو سد که شمار بسیارشان دشواری های آبی فراوان به بار آورده است. بند خوانده می شده است