وحشی بافقی

وحشی بافقی

شمارهٔ ۴۸

۱

ترک من تیغ به کف ، بر زده دامن برخاست

جان فدایش که به خون ریختن من برخاست

۲

می‌کشیدند ملایک همه چون سرمه به چشم

هر غباری که ترا از سم توسن برخاست

۳

خرمن مشک چو بر دور مهت ظاهر شد

دود از جان من سوخته خرمن برخاست

۴

وحشی سوخته را بستر سنجاب نمود

هر سحرگه که ز خاکستر گلشن برخاست

تصاویر و صوت

دیوان وحشی بافقی به کوشش حسین نخعی - وحشی بافقی - تصویر ۱۵۲

نظرات