سلطان ولد

سلطان ولد

بخش ۳۸ - رفتن مولانا باز بدمشق

۱

چند سالی نشست و باز ز عشق

رفت با جمع خلق سوی دمشق

۲

باز از نو فکند صد غوغا

جمله گفته زهی عجب سودا

۳

مدتی کرد شور های عجب

گفته خلقان که چیست این یارب

۴

ما چنین عشق و شور نشنیدیم

نی چنین شوق در کسی دیدیم

۵

ماهها در دمشق ساکن شد

عاشقی کی ز عشق ساکن شد

۶

روز و شب یکدمش قرار نبود

بی قدح خمر عشق می پیمود

تصاویر و صوت

ولدنامه به تصحیح استاد علامه جلال‌الدین همایی - محمد بن محمد سلطان ولد - تصویر ۱۷۷

نظرات