
وطواط
شمارهٔ ۱۸ - در مدح ملک اتسز
۱
ای شه، که به جامت می صافیست نه دُرد
اعدای تو را ز غصه خون باید خورد
۲
گر دشمنت ای شاه، بوَد رستم گرد
یک خر ز هزار اسب نتواند برد
نظرات
مجتبی رکنی