
فرخی یزدی
شمارهٔ ۵
۱
ای دموکرات بت باشرف نوعپرست
که طرفداریِ ما رنجبران خوی تو هست
۲
اندرین دوره که قانونشکنی دلها خست
گر ز هممسلکِ خویشت خبری نیست به دست
شرحِ این قصه شنو از دو لبِ دوختهام
تا بسوزد دلت از بهرِ دلِ سوختهام
۴
ضیغمالدوله چو قانونشکنی پیشه نمود
از همان پیشهٔ خود ریشهٔ خود تیشه نمود
۵
خونِ یک ملتِ غارتزده در شیشه نمود
نی ز وجدان خجل و نی ز حق اندیشه نمود
به گمانش که در امروز مجازاتی نیست
یا به فرداش بر این کرده مکافاتی نیست
۷
تاخت در یزد چنان خنگ ستبدادی را
کز میان برد به یکبارگی آزادی را
۸
کرده پامال ستم قریه و آبادی را
خواست تا جلوه دهد مسلک اجدادی را
ز آنکه میگفت من از سلسلهٔ چنگیزم
بیسبب نیست که چنگیز صفت خونریزم
تصاویر و صوت

نظرات
کژدم